مدیریت خشم در خانواده2
مدیریت تنش و خشم در خانواده
خشم به عنوان یک احساس طبیعی و انسانی، در تمام جوامع و خانوادهها وجود دارد. در زیر چند دلیل اصلی برای وجود خشم در خانوادهها را بررسی میکنیم.
۱. نیازهای مختلف: افراد در خانواده نیازهای مختلفی دارند، مانند نیاز به عشق و توجه، احترام، استقلال و خودمختاری. هنگامی که این نیازها تحقق نمییابند یا تضادهایی بین نیازهای افراد وجود دارد، خشم و نارضایتی ممکن است به وجود آید.
۲. اختلافات و تفاوتها: افراد در خانواده از نظر شخصیتی، عقیدهها، ارزشها و انتظارات ممکن است با یکدیگر تفاوت داشته باشند. این تفاوتها ممکن است منجر به اختلافات و نظرات متضاد شود که به خشم و تنش در خانواده منتهی میشود.
۳. کمبود توجه و ارتباط نامناسب: نقص در ارتباطات خانوادگی، احساس عدم توجه یا نپذیرفته شدن را به دنبال دارد. افراد ممکن است خشم و احساس نادیده گرفته شدن را تجربه کنند و این موضوع میتواند به تنشها و خشم در خانواده منجر شود.
۴. فشارهای روزمره: همه اعضای خانواده ممکن است با فشارهای مختلف روزمره روبرو شوند، مانند استرس شغلی، مشکلات مالی، مسئولیتهای خانوادگی و غیره. این فشارها میتوانند منجر به خشم و نارضایتی در خانواده شوند.
۵. الگوهای یادگیری: خشم ممکن است به عنوان یک الگوی رفتاری در خانواده موروثی شود. اگر در خانواده تجربههای مکرر خشم و خشونت وجود داشته باشد، اعضای خانواده ممکن است این الگو را در زندگی خود تکرار کنند.
۶. نداشتن مهارتهای مدیریت خشم: بسیاری از افراد نمیدانند چگونه با خشم خود به خوبی برخورد کنند و آن را کنترل کنند. این مهارتها شامل تمرینهای تنفسی، اعتماد به نفس، ارتباط موثر و حل مسئله سازنده است. در نبود این مهارتها، خشم به صورت نامناسب و نیاز به یک راهحل مناسب بیان میشود و در نتیجه خشم در خانوادهها برقرار میماند.
سعی کنید با مشاوره و آموزشهای مدیریت خشم، ارتباطات سالمتر و سازندهتری را در خانواده ایجاد کنید. همچنین، بهبود ارتباطات، تبادل نظر مستقیم و صادقانه، و توجه به نیازهای همدیگر میتواند به کاهش خشم در خانواده کمک کند.
خشم غالبا سبب کشمکشهای بسیار میان افراد میشود، خشم شما که هدفی جز ایجاد تغییر در رفتار شخص مقابل ندارد، دقیقا به نتیجهای متضاد منجر میشود، شاید شخص دیگری با خشم شما مقابله کرده و به نظر خودش اصرار داشته باشد. خشم و ستیز والدین بر همدیگر یا خشونت آنها با بچهها غالبا تاثیر بدی بر کودکان میگذارد و عصبانیت بچهها را میترساند و به آنها یاد میدهد که نیازی به همکاری نیست تا زمانی که خشم وارد شود. آیا خانوادهها تمایل دارند که کودکان با خشونت روابط خود را پیش ببرند و چنین تربیتی را بپذیرند؟ ما نمیتوانیم خشم را از بین ببریم زیرا که خشم یکی از احساسات فردی میباشد و ممکن است که فاکتورهای محیطی باعث آن باشند و خارج از کنترل باشند و هرگاه قدرت تغییر این عوامل را نداشته باشید، قدرت تصمیم گیری دربارهی چگونه پاسخ دادن به آنها را نیز نخواهید دانست . مسائلی از بد رفتاری در خانوادهها اتفاق میافتد شامل خشونت خانگی، بد رفتاری با کودکان که مورد سوء استفادهی عاطفی، جسمی و یا جنسی قرار میگیرد.
افرادی که عصبانی و خشمگین می شوند ممکن است از اضطراب و ترس و یا اختلالهای روانی دیگری را داشته باشند که حتی کودکان را درگیر خود میکند. زمانی که منبع این عصبانیت از سوی فردی متخصص تشخیص داده شود درمان را بر اساس آن آغاز کرده و در جهت بهبود سلامت روان به شما کمک خواهد کرد. استفاده از روشهای درمانی روانشناختی نظیر آموزش مهارتهای کنترل خشم و عصبانیت، مشاوره و روانشناسی، نوروفیدبک و بیوفیدبک به شما در جهت صبورتر بودن و کنترل هیجانات منفی کمک بسیار زیادی میکند.
تاثیرات خشم والدین بر فرزندان
خشم والدین ممکن است به آزار کلامی یا عاطفی کودک منجر شود. بدرفتاری فقط فیزیکی و جسمی نیست. کلمات میتوانند باعث زخمهای عمیق و آسیبهای پایدار شوند. اگر یکی از والدین از روی عصبانیت به کودک حرفهای ناخوشایند و آزاردهنده بزند، ممکن است کودک خودش را سرزنش کند و در نتیجه احساس بیارزشی کند. کودکان احتمالاً با رفتارهای منفی، بیادبانه یا پرخاشگرانه به والدین عصبانی خود، واکنش نشان میدهند. کودکان همچنین ممکن است بیمار شوند، از دیگران کنارهگیری کنند یا مشکل خواب داشته باشند.
اگر خشم به خشونت فیزیکی تبدیل شود، میتواند آسیب جدی به کودک وارد کند. تکان دادن، ضربه زدن یا پرتاب کردن کودکان خردسال میتواند منجر به آسیب جدی یا حتی مرگ شود. تنبیه بدنی کودک نیز میتواند در مراحل بعدی زندگی بر او تأثیر منفی بگذارد و مشکلات زیر را ایجاد کند:
- رفتار ضد اجتماعی
- پرخاشگری
- عزت نفس پایین
- مشکلات روحی و روانی
- روابط منفی
کودکان باید در کنار والدین خود احساس امنیت کنند. وقتی عصبانی هستید، ممکن است، فرزندتان بترسد و چیزهای مهم را از شما پنهان کند. اگر برای کنترل خشم خود تلاش میکنید، میتوانید با یک متخصص یا روانشناس برای کمک تماس بگیرید یا در کلاسهای آنلاین و حضوری مدیریت خشم شرکت کنید. هنگامی که شما به عنوان والدین یاد میگیرید که چگونه خشم خود را به شیوهای سالم مدیریت کنید، میتوانید به فرزندان خود نیز یاد دهید که چگونه خشم خود را مدیریت کنند.
برای مدیریت خشم چه راهکارهایی وجود دارد
- ارتقاء ارتباطات خانوادگی: برای مدیریت خشم و اختلافات در خانواده، ارتقاء ارتباطات خانوادگی ضروری است. اعضای خانواده باید یاد بگیرند که چگونه با یکدیگر با احترام صحبت کنند و احساسات خود را به اشتراک بگذارند.
- تعیین مرزها: تعیین مرزهای سالم و واضح در خانواده میتواند به پیشگیری از اختلافات کمک کند. اعضای خانواده باید بدانند که چه مسائلی در مرزهای خصوصی خود قرار دارند.
- احترام متقابل: احترام متقابل میان اعضای خانواده اساسیترین عامل مدیریت خشم و اختلافات است. اعضای خانواده باید با یکدیگر با احترام برخورد کنند و نیازها و تمایلات دیگران را درک کنند.
- مدیریت استرس: مدیریت استرس یک مهارت مهم برای مدیریت خشم و اختلافات در خانواده است. اعضای خانواده باید یاد بگیرند چگونه با استرسهای خود به خوبی برخورد کنند و از راهکارهای مؤثر استفاده کنند.
- در هنگام خشم، هر حرفی را نزنید: هنگام خشمگین شدن نخستین مطلبی که باید به آن توجه کنید کنترل زبانتان و نگفتن هر حرفی است (یعنی هر سخنی را نگویید و اول فکر کنید). اگرچه کنترل زبان هنگام عصبانیت و خشم، سخت و دشوار است، اما باید بدانیم که بسیاری از درگیریهای و اختلافات به دلیل کنترل نکردن زبان روی میدهد.
- واکنش خود را به بعد از رفع شدن عصبانیتتان موکول کنید: مطمئن باشید هنگام خشم، همیشه اولین راهی که به ذهن میرسد بهترین راه نیست، بنابراین با به تعویق انداختن و مدیریت خشم میتوانید بهترین راه را برگزینید. سرگرم کردن خود با افکار دیگر به هنگام خشم به شما کمک میکند در آن لحظه بر خود مسلط شوید و با احساسات ضد و نقیض خود کنار بیایید.به خاطر داشته باشید که در حالت عصبانیت، مشکل بتوان طرف مقابل را متوجه درستی دیدگاه خود کرد؛ بنابراین اثبات درستی حرف یا موضع خود را به پس از رفع عصبانیت موکول کنید.
- نفس عمیق بکشید: در لحظه عصبانیت چند نفس عمیق بکشید. این کار باعث خونرسانی بهتر به سلولها و بافتهای بدن و فعالیت بهتر مغز میشود. در نتیجه قادر خواهید بود بهتر مشکل خود را بررسی کنید و چگونگی مقابله واقعبینانه را با آن بیابید.
- از مسائل و مشکلات جزیی عصبانی نشوید: وقتی از دست فردی یا چیزی عصبانی میشوید برای لحظهای با خود تأمل کنید که آیا ارزش دارد خود را به خاطر مسائل و مشکلات جزیی و پیشپا افتاده عصبانی کنید.
- اهمیت ندهید: بسیاری از مواقع با چشمپوشی از برخی مسائل یا رفتارها میتوان خود را از افتادن در دام عصبانیت نجات داد. به عنوان مثال اگر کسی در خانواده با شما رفتار درستی داشت به جای غصهخوردن و سرکوبکردن خشمتان به سادگی از کنار آن بگذرید و به خاطر آن اعصاب خود را فرسوده نکنید و با مدیریت خشم به آرامش خود کمک کنید.
- دیدگاههای مختلف را مد نظر قرار دهید: گاهی یک مسأله یا مشکل از ابعاد مختلفی قابل بررسی است و با دیدگاههای مختلفی میتوان به آن پرداخت، در نتیجه تصمیمگیری درباره درست یا غلط بودن آن، کاری بیهوده است. متفاوت بودن دیدگاههای طرف مقابل ما نباید باعث شود فکر کنیم او اشتباه میکند یا اینکه حق فقط با ماست.
- قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، توضیح بخواهید: با پرسیدن سؤالهای مختلف وقت را بگذرانید. میتوانید از صحبتهای دیگران استفاده کرده و سؤالاتی از آنها بپرسید. با این کار به آن فرد زمان میدهید که اشتباه خود را تصحیح کند.
- از قانون ۱۰ ثانیه ای استفاده کنید: هیچ عکس العملی نشان ندهید. اگر میبینید که در یک بحث خانوادگی میخواهید کنترل خشمتان را از دست بدهید، با خود تا ۱۰ بشمارید تا از عصبانی شدنتان جلوگیری شود. قبل از نشان دادن هرگونه واکنش، واقعیات را بررسی کنید.
- باکسی که میتواند آرامتان کند حرف بزنید: همیشه کسی را برای درد دل کردن و تکیه کردن داشته باشید، چه داخل و چه خارج از خانواده. در این مواقع سعی کنید که با او بیرون رفته و کمی صحبت کنید. درست نیست که همهی احساساتتان را در خود نگاه داشته و بیرون نریزید. با این کار سلامتی خودتان به خطر خواهد افتاد. با دوستی صمیمی در مورد این مشکلات صحبت کنید تا او آرامتان کرده و کنترل خود را دوباره بازیابید.
- ببینید چه چیز باعث عصبانیتتان میشود: آگاه باشید که در چه موقعیتهایی کنترل خود را از دست داده و عصبانی میشوید. وقتی فهمیدید که چه چیز منجر به عصبانیتتان میشود درصدد جلوگیری از ایجاد چنین موقعیتهایی برآیید یا اینکه یاد بگیرید که چطور با این موقعیتها کنار بیایید.
- خود را برای حفظ آرامش آماده کنید: هنگام درگیری و دعوا در خانواده آرامش خود را حفظ کنید و در صورت ممکن بعد از آرام شدن صحبت را ادامه دهید.
- شروع به نوشتن کنید: کلماتی که موقع عصبانیت بیان میکنید را روی کاغذ بنویسید و سعی کنید دیگر هنگام مشاجره و عصبانیت آنها را تکرار نکنید. نوشتن ابزار قدرتمندی برای کاوش و بیان احساسات خشم و رنجش و مدیریت خشم است. سعی کنید برای “خود عصبانی” خود بنویسید و بپرسید که چگونه میتوانید خود را در این شرایط دشوار رها کنید. از خود بپرسید در آن قسمت از خود چه احساسی دارید، چه نیازهایی دارید؟ در زیر همه دردها و ناامیدی ها زندگی و نیازهای حفظ زندگی مهم است که توجه شما را جلب میکند. اجازه دهید خود عصبانی شما به شما پاسخ دهد.
- بجای داد زدن حرف بزنید: در مورد چیزی که دارید میگویید کمی فکر کنید و صدایتان را بلند نکنید. در مورد چیزی که شما را عصبانی کرده با آرامی توضیح دهید. سعی کنید قبل از اینکه پاسخ بدهید به آنچه فرد مقابلتان هم میگوید گوش کنید. در پایان هر روز خشمتان را دور بیندازید
- به فواید و مضرات عصبانیت فکر کنید: بعد از اینکه عصبانیتتان فروکش کرد با خود فکر کنید این عصبانیت چه فوایدی برای من و خانواده داشت؟ آسیبها و اثرات منفی آن روی من و دیگری چهقدر بود؟ آیا مشکل را برطرف کرد؟
- موقعیت را بپذیرید: برخی چیزها را نمیتوان تغییر داد. گاهی باید به جای عصبانی شدن وضعیت کنونی را پذیرفت و با آن سازگاری پیدا کرد. در این صورت لازم است شیوههای مقابله با مشکلات را یاد گرفته و یا آنها سازگار شوید.
- به سلامت خود بیندیشید: عصبانیت موجب افزایش هورمون استرس و عصبانیت در بدن شما میشود که این خود موجب افزایش فشار خون شما میشود. پس بگذارید با آرامش مشکلات برطرف شوند، چرا که عصبانیتهای طولانی مدت و شدید سلامت قلب شما را هم به خطر میاندازد.
- تصمیم نگیرد: توصیه می شود در هنگام خشم به هیچ وجه تصمیم نگیرید. زیرا هنگام عصبانیت با عقل و منطق تصمیم نمیگیرید.
کامنت ها : 0
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای مورد نیاز مشخص شده اند *