خودشیفته به فردی گفته می شود که با تحقیر کردن دیگران سعی در جبران کمبود عزت نفس خود دارد.

خوناشام­های روانتان را بهتر بشناسید

 

 

حتما برای شما پیش آمده است که شخصی در اطرافتان بطور دائم از شما ایراد بگیرد و جنبه­های خوب و موارد مثبت شخصیتتان را نادیده بگیرد ولی دائماً از کوچکترین رفتار شما عیب­جویی کند، شما را تحت کنترل خود در آورد، به عزت نفس و اعتماد به نفس شما حمله کند، نیاز شدید به شنیدن تعریف و تمجید از سمت شما و دیگران داشته باشد.

 از دوستان شما و تمامی اطرافیانتان ایراد بگیرد و سعی کند آنها را از چشم شما بیندازد؛ به شما توهین و بی احترامی کند. نه برای اینکه شما مرتکب خطایی شده­اید و مستحق شنیدن این توهین­ها هستید، صرفا به این دلیل که او از این روش­ها برای گذران زندگی خود استفاده کرده و در واقع تغذیه می­کند درست مثل یک "خوناشام" و از این طریق به زندگی احمقانه خود ادامه می­دهد. این افراد به طرز عجیبی از اطرافیان خود متوقع هستند و و طرف مقابل باید                                                                                                                            تمام نیاز های او را برطرف کند زیرا او خود را بسیار ویژه و منحصر به فرد می­داند، بنابراین بر این باور است که او در هر سنی نیاز به حمایت دیگران دارد. یک نگاه به اطراف خودتان بیندازید، دور و برتان پر است از چنین آدم­هایی که خونتان را در شیشه کرده­اند. آنها می­توانند در نقش پدر، مادر، رئیستان، فرزند و... باشند.

 

 

 

تعریف اختلال شخصیت خودشیفته

اگر فردی بیش‌از‌حد به خود توجه کند و این خودبزرگ‌بینی به یک اختلال شخصیتی تبدیل شود، فرد را مبتلا به شخصیت خودشیفته می‌دانند. نخستین بار در سال ۱۸۹۸ هاویلاک الیس فیزیک‌دان و مقاله‌نویس بریتانیایی، خودشیفتگی (Narcissism) یا به فکر خود بودن بیمارگونه را به‌عنوان اختلال روانی شناسایی نمود. ویژگی‌هایی مانند خودانگاره مغرورانه و وابستگی فانتزی، خونسردی و خودداری غیرمعمول تنها زمانی می‌شکند که اعتمادبه‌نفس فرد خودشیفته به ‌خطر بیفتد.

 در اصطلاح عامیانه و روزمره بارها و بارها شنیده­ایم که اینها افراد سمی هستند و باید از این افراد فاصله گرفت بله درست است اما سمی بودن تنها بخشی از شخصیت این افراد است؛ این افراد مبتلا به اختلال شخصیت مزمن به نام "خودشیفته" هستند. این اختلال را، در کتاب­های علمی و اصطلاحات روانشناسی "همسان با ایگو” می­شناسند یعنی این افراد از رفتارهای خود رنج نمی­برند و هرگز احساس نمی­کنند که باید رفتارهایشان را تغییر دهند بر خلاف اختلالاتی مثل افسردگی و اضطراب و ... که نا همسان با ایگو هستند و فرد از رفتارهای خودش رنج می­برد و بنابراین برای کاهش این رنج به متخصص مراجعه کرده و درصدد کمک به خود بر می­آید شما در اختلال شخصیت خودشیفته هرگز چنین نیازی را نخواهید دید و آنها هرگز برای درمان اقدام نمی­کنند و اگر روزی به روانشناس مراجعه کنند بدون شک به اصرار فردی بوده که با او زندگی می­کند و به دلیل اینکه به آن فرد ثابت کند که ایراد از ایشان نبوده و در جلسه درمان چنان نقش بازی می­کنند که با تجربه­ترین و قهارترین متخصصان بالینی را نیز فریب می­دهند.

اختلال شخصیت خودشیفته

زندگی با فرد خودشیفته چه بلایی به سرتان می­آورد؟

اگر شما آگاه نباشید، اتفاقی که برای شما میفتد این است که به مرور زمان عزت نفس و اعتماد به نفس خود را از دست می­دهید و تبدیل به عروسک خیمه شب بازی این فرد می­شوید، بابت مهر و محبت­های بی دریغ­تان هرگز مورد تقدیر و قدردانی قرار نمی­گیرید، احساس ناکافی بودن شما را فلج می­کند، شما دچار افسردگی می­شوید، دست از تمام علایقتان می­شویید. هویت خود از دست می­دهید دائم در تلاشید که حس رضایتمندی فرد خودشیفته را بدست آورید اما بازم هم شما شکست می­خورید چون او هرگز راضی نمی­شود و هرگز از شما تشکر نخواهد کرد بابت سرویس­هایی که به او داده­اید. او هرگز بابت اشتباهاتش از شما عذرخواهی نمی­کند و این مساله نیز شما را در هم می­شکند.

 

خب حالا راهکار چیست؟

در مواجه با چنین افرادی چگونه از عزت نفس خود مراقبت کنیم؟

در اینجا چند راه حل برایتان بر می­شمارم:

 

 

 

یک) از فرد خودشیفته جدا شوید و یا حد و مرز بگذارید

 اولین و مهمترین راه حل این است، در صورتی که شرایطش را دارید از این افراد جدا شوید و تمام راه­های ارتباطی خود را، با این فرد یا افراد قطع کنید. این در صورتی است که شرایطش را دارا باشید اما اگر شرایط جدا شدن را به هزار و یک دلیل نداشتید برای خودتان حد و مرز بگذارید. بطور جدی برای این فرد مرزهایی را تعیین کنید، آنها را مکتوب کنید و مرزها را تحت هیچ شرایطی نشکنید.

دو)  با یک درمانگر مشورت کنید

حتما و قطعا شما باید تراپی شوید بررسی کنید ببینید چه چیزی در درون شما باعث شده که جذب چنین شخص یا اشخاصی در زندگیتان شوید و چرا اجازه داده اید سالها از شما سرویس بگیرد و به شما سرویس ندهد.

سه) آرام و خونسرد باشید

خودشیفته­ها اغلب با دروغگویی و بازی­های روانی سعی در تحریک احساسات شما و تحت سلطه و به زانو درآوردن شما می­کنند، در چنین مواقعی وارد بازی روانی این افراد نشوید و آرامش خود را حفظ کنید، بدین صورت فرد خودشیفته خلع صلاح می­شود.

 

چهار) بخاطر رفتارهای ناپسند آنها خودتان را سرزنش نکنید

خودشیفته­ها آدم­های شرور و بد طینتی هستند و دائما در ذهن خود در حال نقشه کشیدن و برنامه­ریزی هستند، رفتارهایی که انجام می­دهند را، به گردن شما و یا افراد دیگر می­اندازند، که در شما احساس گناه بوجود آورند. در چنین مواقعی صبور باشید و اصلا توجهی به خشم و عصبانیت­های بی­دلیل آنها نکنید.

 

پنج) اسرار زندگیتان را هرگز با فرد خودشیفته مطرح نکنید (با خودشیفته درد دل نکنید)

 

یادتان باشد که فرد خودشیفته هرگز نمی­تواند با کسی همدلی کند و نمی­تواند احساسات دیگران را درک کنند و برعکس از صحبت­های شما بر علیه خودتان استفاده می کند و هرگز رازدار خوبی نیست و ممکن است حرف­هایتان را پیش اشخاص دیگر بازگو کند.